بوم رنگ
علاقمندی های ترمه





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



من ترمه هستم؛ یه خونه کوچلو تو کوثربلاگ درست کردم امید وارم برای کوثر بلاگی های عزیز همسایه خوبی باشم ...

جستجو




معرفی کتاب شهید ابراهیم هادی ...

 
سلام بر ابراهیم - جلد اول: زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی

ناشر کتاب : شهید ابراهیم هادی

سال نشر : 1393

 

✅معرفی کتاب
«سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.

شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.

موضوعات: عمومی, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست  لینک ثابت
[جمعه 1398-12-02] [ 12:10:00 ب.ظ ]

خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دید ...

? خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دید

✍️هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت…» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»

?برشی از کتاب “تنها؛ زیر باران”
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین

موضوعات: عمومی, کتاب من کتاب تو کتاب ما, انتظار, حاج قاسم سلیمانی, یافاطمه, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست, دهه فجر, چهل روز بدون سردار  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-11-22] [ 03:46:00 ب.ظ ]

رفیق خدایی ...

?حاج حسین یکتا

?بچہ ها
بگردیدیہ رفیق خدایے پیداکنید؛

یه #دوستـــــ #پیداکنید
کہ وسط میـــ?ـــــــدون
مین گنــ?ــــــاہ
دستمــــــــــون روبگیــــــــــره.

ــــــــــــــــــــــــــــ??
#صـَلَـوآت بِـفـرِسـت مُومِـن?

موضوعات: عمومی, انتظار, حاج قاسم سلیمانی, ملت, یا ثار الله, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست  لینک ثابت
[جمعه 1398-11-11] [ 03:25:00 ب.ظ ]

برای زین اب ...

#معرفی_کتاب
#برای_زین_اب
#مذهبی
روایت زندگی شهید مداف حرم محمد بلباسی
✅گزیده کتاب:
«بعضی شب ها در حیاطِ روبه روی حرم می نشستیم و با هم درس های کلاس اخلاق را مباحثه می کردیم. به من می گفت: «از امام چیزهای دنیایی نخواه! کم هم نخواه! بگو آقاجان، معرفت خودِت رو به من بده!»
آن قدر دوستش داشتم که هر چه می گفت، برایم حجت بود. چشمانم را بستم و همین ها را تکرار کردم…
نویسنده:سمیّه اسلامی،فاطمه قنبری

موضوعات: عمومی, کتاب من کتاب تو کتاب ما, ملت, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ب.ظ ]

مقام معظم رهبری(یامهدی) ...

??????

رهبر معظم انقلاب:
در دنیایی که همه رویدادها و پدیده ها، انسان را از رسیدن به یک روزگار لذت بخش و شادی بخش مأیوس میکنند،
انتظار ظهور مهدی(عج) در انسان امید می‌دمد و انسان را به آینده بزرگ و روشن و شیرین نوید(بشارت) میدهد.

?امـام زمانےامــ

??????

موضوعات: عمومی, مظلومیت شیعیان, مقام معظم رهبری, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست, دلنوشته  لینک ثابت
[شنبه 1398-11-05] [ 09:35:00 ب.ظ ]


1 2