بوم رنگ
علاقمندی های ترمه





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



من ترمه هستم؛ یه خونه کوچلو تو کوثربلاگ درست کردم امید وارم برای کوثر بلاگی های عزیز همسایه خوبی باشم ...

جستجو




خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دید ...

? خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دید

✍️هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت…» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»

?برشی از کتاب “تنها؛ زیر باران”
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین

موضوعات: عمومی, کتاب من کتاب تو کتاب ما, انتظار, حاج قاسم سلیمانی, یافاطمه, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست, دهه فجر, چهل روز بدون سردار  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-11-22] [ 03:46:00 ب.ظ ]

برای زین اب ...

#معرفی_کتاب
#برای_زین_اب
#مذهبی
روایت زندگی شهید مداف حرم محمد بلباسی
✅گزیده کتاب:
«بعضی شب ها در حیاطِ روبه روی حرم می نشستیم و با هم درس های کلاس اخلاق را مباحثه می کردیم. به من می گفت: «از امام چیزهای دنیایی نخواه! کم هم نخواه! بگو آقاجان، معرفت خودِت رو به من بده!»
آن قدر دوستش داشتم که هر چه می گفت، برایم حجت بود. چشمانم را بستم و همین ها را تکرار کردم…
نویسنده:سمیّه اسلامی،فاطمه قنبری

موضوعات: عمومی, کتاب من کتاب تو کتاب ما, ملت, ماشهادت دادیم که شهادت زیباست  لینک ثابت
[جمعه 1398-11-11] [ 03:21:00 ب.ظ ]

معرفی کتاب خاطرات سفیر ...

#معرفی_کتاب
#خاطرات_سفیر
درقالب#طنز

#شماره 9
قسمتی از کتاب:
✅ و من شدم 《ایران》من باید پاسخگو همه نقاط ضعف و قوت ایران می بودم. انگار من مسول همه شرایط و وقایع من بودم. چاره ای هم نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم…
من سفیر ایران بودمو محافظ منافع کشورم و مردمش.
توصیه شده از طرف مقام رهبری برای خانوم ها
✏️نیلوفرشادمهر

موضوعات: عمومی, کتاب من کتاب تو کتاب ما, مقام معظم رهبری, ملت  لینک ثابت
[شنبه 1398-11-05] [ 08:37:00 ب.ظ ]

معرفی کتاب ذوالفقار ...

#معرفی_کتاب

#ذوالفقار

#دفاع_مقدس

#شماره_11

✅برش هایی از خاطرات حاج قاسم سلیمانی _ جنگ ایران و عراق

✏️علی اکبری مزدآبادی

موضوعات: کتاب من کتاب تو کتاب ما, حاج قاسم سلیمانی  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-10-29] [ 08:36:00 ب.ظ ]

معرفی کتاب پدر عشق و پسر ...

#معرفی_کتاب
#پدر_عشق_پسر
#عاشقانه
#عارفانه
#مذهبی
#شماره-۱۰
✅ روایت عاشقانه هایی از یک پدر و پسر…از زبان اسبی که مهبوت است وشیدا…
برای مادری که عشقش را… جانش را…وپسر رشیدش را برای آغاز جریان عشق و مبدا سرخی گرفتن شقایق به سفر می فرستند.
✏سیدمهدی شجاعی

موضوعات: کتاب من کتاب تو کتاب ما  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-12-05] [ 07:36:00 ب.ظ ]


1 3